من، او، اعتماد
چهارشنبه, ۱۷ مرداد ۱۳۹۷، ۰۱:۲۴ ب.ظ
چند بار پیش اومد که یه انتشاراتی برام کتاب می فرستاد تا اصلاح کنم و در ازاش طبیعتا پول گیرم میومد!
کم کم یه انتشاراتی دیگه پیش اومد و من روی این شغل، حساب باز کردم.
یهو قطع شد! هیچ سفارشی و هیچی!
پریروز داشتم فکر می کردم چی شده! کجا رو اشتباه رفتم. گفتم خدایا! چکار کردم که ناراحت شدی! روی این پوله حساب کردم؟ غلط کردم! من فقط روی تو حساب می کنم. روی رزاق بودن تو حساب می کنم. ولی من این کار رو می خوام. این کتاب خوندن ها رو می خوام. این فعالیت رو ازم دریغ نکن!
بعد از نماز صبح این حرفو زدم.
ساعت 9 صبح، تلفنم زنگ خورد!
سلام خانم! یه کتاب براتون ایمیل کردم که...
گفتم قربونت بشم خدا! فقط رو خودت حساب می کنم. فقط رو خودت!
۹۷/۰۵/۱۷