من، او، ...

روزهای زندگی همسر یک طلبه

من، او، ...

روزهای زندگی همسر یک طلبه

من، او؛ داستان زندگی ماست!
ماییکه 14 سال است، تلخ و شیرین، در بود ها و نبود ها، در کنار هم هستیم و ان شالله در کنار هم می مانیم تا ظهور، تا شهادت، تا ...
اینجا از مسیر تکاملمان می نویسم؛ از دریافت هایم؛ از پیاده کردن اندکی از سبک زندگی اسلامی .

آخرین مطالب

۲ مطلب در تیر ۱۳۹۴ ثبت شده است

من، او، زن زیرک

چهارشنبه, ۳۱ تیر ۱۳۹۴، ۰۹:۰۸ ق.ظ
هر کی آقاشونو میدید، می گفت همش سرش تو تبلته. توی یه جمع بودیم که حاج آقای آقا تهرانی قرار بود در مورد وظایف زوجین نسبت به هم، صحبت کنن. دوستم یه نامه نوشت و مطلب رو مطرح کرد.
حاج آقا هم با همون مشی قشنگ خودشون که طوری سوال رو جواب می دن که معلوم نشه کی چی پرسیده، لابلای حرفها جواب دادند. مخصوصا در مورد اینکه برای علایقتون و خانواده تون زمان مجزا بذارید تا خانواده معذب نشن، صحبت کرد.
بعد جلسه رفت به آقاشون گفت: آقا! من به شما افتخار می کنم! هیچ کدوم از این تذکرات حاج آقا به شما نمی خورد!
بهش گفتم: واقعا هیچیش بهش نمی خورد؟
با خنده گفت: بذار تشویق شه بیاد! کم کم درست می شه!
فردا، شوهرش اولین نفری بود که توی جلسه شرکت کرد!
زیرکیشو ستایش می کنم
--------------------------------------------
سلام
عیدتون مبارک.
من تازه ی تازه از سفر طول و دراز ماه رمضون برگشتم. یه سفر پر از درس عبرت که بعضیشو می شه نوشت و بعضیشو نمی شه.
ببخشید اگر به پیامها جوابی ندادم. هنوز نرسیدم بخونمشون
۸ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۳۱ تیر ۹۴ ، ۰۹:۰۸
بانو ایرانی

من، او، نیت

شنبه, ۶ تیر ۱۳۹۴، ۰۱:۴۸ ب.ظ
دیشب با یکی از عزیزانم، دلخوری سختی پیش اومد. خیلی ناراحت بودم. انقدر شدید بود که نمی دونستم چکار باید بکنم، امروز صبح یکی از دوستان مطلبی فرستاد در باب مجرب بودن ختم زیارت عاشورا.
با خودم گفتم ختم میگیرم که روابطم با فلانی درست بشه و انقدر با هم دچار مشکل نشیم.
هنوز حتی شروع نکردم به خواندن که موضوع با یک گفتگوی دوستانه، نسبتا حل شد
صبح، باورم نمی شد که ظهر، انقدر سبک باشم.
اثر زیارت عاشورا که کتمان کردنی نیست اما فکر می کنم واقعا خدا به نیتم نگاه کرد و دلمون با هم صاف شد
خدا همه چیز رو به خیر کنه

۱۲ نظر موافقین ۶ مخالفین ۰ ۰۶ تیر ۹۴ ، ۱۳:۴۸
بانو ایرانی