من، او، بهشتی
میگم: شوهرمن بهشتیه
ابرو تو هم میکشه و میگه: دیگه افراط نکن. یعنی اصلا با هم حرفتون نمیشه؟ چرا خودتو گول میزنی ؟
- چرا! حرفمون میشه! دعوامون میشه! از دستش گریه هم میکنم گاهی !
اما به من بگو معایب این حرفم چیه؟
- خب از بهشتی باید تقلید کرد.همه رفتار هاش الگوست!
- کی گفته؟ فقط قول و فعل معصوم، حجته! حتی رفتار مرجع تقلید هم حجت شرعی نداره.فقط فتواشون حجته!
سکوت کرد.گفتم: اما محاسن این فکر اینه که دیگه دنبال عیب و ایراد تو شوهرم نمیگردم.دیگه بابت اشتباهاش، شماتتش نمیکنم.ازش متنفر نمیشم.تلافی نمیکنم.چون شاید(۱٪) توجیهی برای رفتارش پیش خدا داره اما اگر من تلافی کنم، یا هر رفتاری غیر از رفتاری که با یه بهشتی باید بخرج داد، ازم صادر بشه، این منم که گناه کردم. این منم که ضرر کردم و عقب افتادم از مسیر کمالم.
اگر اینطوری فکر نکنم، کم کم بابت اشتباهاتش ازش متنفر میشم، افسردگی میگیرم، احساس بدبختی میکنم و ....
ترجیح میدم خودمو گول بزنم اما احساس خوشبختی کنم. اما زندگیم آروم باشه.اما شاد باشم.
یه چی در گوشی بهت بگم؟خوشبختی و بدبختی، واقعی نیستن! فقط احساسن. یه عمر بقیه گولمون زدن! قیامت میفهمیم چه به سرمون اومده! این گول خوردنه، هم دنیا توشه هم آخرت