من، او، محرم بی قاعده
دوشنبه, ۳ مهر ۱۳۹۶، ۰۹:۳۵ ق.ظ
محرم چرا این شکلیه؟ اصلا حال آدم، سرجاش نیست! قلبمون تو فشاره
میخوام دخترام رو بغل کنم! یاد رقیه و سکینه (سلام الله علیهما) می افتم و گریه می کنم
می خوام صورت دخترمو ناز و بوسه کنم یاد صورت کوچیک و شیرین رقیه می افتم و اندازه ی دستمو با صورتش مقایسه می کنم و بعد...
میخوام آب بدم به دخترا، یاد تشنگی خیام اباعبدالله می افتم
می خوام...
مگه می شه تو این روزها، کاری از ما سر بزنه که بوی حسین( علیه السلام) نده؟
شاید دنیا به امثال ما بگه دیوونه! کسانی که همه چیز، اونها رو گریه می اندازه!
خدایا روزی که همه گریانن، ما رو خوشحال و خندان، به اباعبدالله ملحق کن
۹۶/۰۷/۰۳