من، او، ...

روزهای زندگی همسر یک طلبه

من، او، ...

روزهای زندگی همسر یک طلبه

من، او؛ داستان زندگی ماست!
ماییکه 14 سال است، تلخ و شیرین، در بود ها و نبود ها، در کنار هم هستیم و ان شالله در کنار هم می مانیم تا ظهور، تا شهادت، تا ...
اینجا از مسیر تکاملمان می نویسم؛ از دریافت هایم؛ از پیاده کردن اندکی از سبک زندگی اسلامی .

آخرین مطالب

من، او، خانه ی جدید

دوشنبه, ۱۱ تیر ۱۳۹۷، ۰۶:۴۱ ق.ظ

گفت: دارم اثاث کشی می کنم.

خواستم بگم: ان شالله خونه ی خودت!

یهو ترسیدم! نکنه براش آرزوی مرگ کرده باشم!

واقعا مگر ما خونه ی دیگه ای غیر از قبر داریم که خونه ی خودمون باشه؟




پ ن: اگر تو زندگی، به فکر قبر و قیامتمون باشیم، به خدا هم آرامشمون بیشتر می شه، هم حرص و آز و خود خواهیمون کمتر!

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۷/۰۴/۱۱
بانو ایرانی

نظرات  (۶)

مگه این جسم مال خودمونه که حالا خونه بخواد اونم قبری که یکی دیگه میخره و ...

عجب! چقدر بالا و پایین می پریم
پاسخ:
یه نگاه فلسفی تر
۱۱ تیر ۹۷ ، ۱۲:۵۲ زهرا شیرازی

تهش چی میشه؟؟ :(

من خیلی ترس دارم از مرگ و قبر و برزخ و ...... :((

استاد ما همیشه میگن ما مستأجر خدا هستیم در زمین
سلام. ظاهرا شما از من ناراحتین. البته نمی دونم علتش چیه ولی می دونم که من هیچ وقت خواسته کاری نکردم که بخوام شما رو برنجونم. اگه ناخواسته کاری کردم عذرخواهی می کنم.
پاسخ:
ای وای!
سلام. چرا ناراحت عزیزم؟ دوست ناشناس مجازی من که همیشه هر وقت به دوستان مجازی دعا کردمپف تو رو یادم بوده. چرا ناراحت باشم؟ اگر کاری کردم که چنین تعبیری ایجاد شده، ببخش
اختیار دارین. خواهش می کنم. خدا رو شکر که به یادم هستین. تو این چهل روز هم دعام کنین مخصوصا روز تولد خانوم. ممنونم.
پاسخ:
زنده باشی دختر خوب
بهشت...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی