من، او، ...

روزهای زندگی همسر یک طلبه

من، او، ...

روزهای زندگی همسر یک طلبه

من، او؛ داستان زندگی ماست!
ماییکه 14 سال است، تلخ و شیرین، در بود ها و نبود ها، در کنار هم هستیم و ان شالله در کنار هم می مانیم تا ظهور، تا شهادت، تا ...
اینجا از مسیر تکاملمان می نویسم؛ از دریافت هایم؛ از پیاده کردن اندکی از سبک زندگی اسلامی .

آخرین مطالب

۱ مطلب در فروردين ۱۳۹۵ ثبت شده است

من، او، شعار

چهارشنبه, ۱۸ فروردين ۱۳۹۵، ۱۰:۴۳ ق.ظ

کی میگه شعار بده؟ آقا ما تازه فهمیدیم شعار چه قدرتی داره

فاطمه خانم ما، موهاش به حدی فر فریه که احساس میکنی یکی نشسته واسش بابلیس کشیده. اوایل خیلی اذیت میشدیم برای شونه کردنش تا اینکه یه دوست عزیزی گفتن به موهاش، روغن زیتون بزن.

با اینکار خیلی فر موهاش مرتب شد و راحت تر شونه شد اما بازم فاطمه خانم نمیذاشت شونه کنیم براش.

تا اینکه یه روز موقع بستن موهای محدثه خانم، یه جمله ای گفتم که شد شعار خانمونه ی ما

دختر همیشه باید.... آراسته باشه

نمیگم به ذهن مبارکم رسید یا عقل خودم قد داد ، خدایی فقط خدا انداخت رو زبونم و هی با محدثه خانم تکرار کردیم که: دختر همیشه باید آراسته باشه. فاطمه خانم هم با ما دم میگیره...

امروز صبح که داشتم موهای خودمو شونه میزدم باز بلند شعارمون رو گفتم. 

فاطمه خانم اومد گفت: مامان! میشه موهامو ببندید؟ گفتم اره مامان جون.برو کش و شونه رو بیار

- فقط آروم آروم! باشه؟

- چشم عزیزم.آروم ه آروم

یکم هدفم ترغیب محدثه جان به مرتب نگه داشتن اتاقش بود اما فکر نمیکردم و به مخیله ی مبارکم هم خطور نمیکرد که چنین اثری داشته باشه.

دارم فکر میکنم چقدر شعارها و جو سازیها،مؤثرن 

حتی ذائقه ساز


۲۴ نظر موافقین ۶ مخالفین ۰ ۱۸ فروردين ۹۵ ، ۱۰:۴۳
بانو ایرانی